1- فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه یاسوج. 2- گروه فلسفه، دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران.،
چکیده: (387 مشاهده)
بیگمان جان لاک، تجربی مسلک قرن هفده و ایمانوئل کانت عقل گرای قرن هیجدهم دو فیلسوف تأثیرگذار دوران مدرنند. این دو فیلسوف جدا از تفکر فلسفی خاصشان، در باب قانون طبیعی و حقوق طبیعی نیز تفکرات خاص خود را داشتهاند. این پژوهش درصدد است، که مواضع اصلی این دو متفکر را در باب قانون طبیعی و حقوق طبیعی به عنوان یکی از مباحث اساسی فلسفه حقوق است مورد بررسی قرار دهد. هسته اصلی فلسفه سیاسی لاک مسئله حق و حقوق است که از نظر او حق عبارت است از آنچه که از طریق آمیختن کار انسان با طبیعت به دست میآید، ازاینرو کار موجد حق و حقوق است و انسان در هر وضعی خواه طبیعی و خواه مدنی دارای حق است و تشکیل حکومت برای بهبودی و پاسداری از حق است. برای کانت مسئله حق به نحو دیگری مطرح میشود؛ وی از همان ابتدا دو نوع حق را از هم متمایز میسازد؛ نخست حق فیزیکی که عبارت است از تصرف مادی اشیاء و دوم حق عقلانی یا همان حقوق حقانی که محدود به زمان و مکان و تجربی نیست. نزد کانت در وضع طبیعی حق، موقتی است و تشکیل حکومت باعث قطعی شدن حق میشود. در نظر کانت، نهتنها صرف کار کردن موجد حق نمیشود، بلکه وی همچنین استدلال لاک را مبنی بر اینکه حق عبارت است از آمیختن کار شخص با چیزی را، رد میکند.
Bahmanpouri A, Hosseini A. Comparative Analysis of Natural law and Natural Rights from the Point of View of the Intellectual Philosophy of Locke and Kant. Journal title 2024; 1 (1) :139-160 URL: http://philosophylawjournal.ir/article-1-28-fa.html
بهمنپوری عبدالله، حسینی علی. تحلیل تطبیقی قانون طبیعی و حقوق طبیعی از منظر فلسفه فکری لاک و کانت. عنوان نشریه. 1402; 1 (1) :139-160