از مباحث بنیادی دانش فقه و حقوق، شناخت مفهوم حق و وضعیت مجعولات شارع به لحاظ حق اصطلاحی یا حکم اصطلاحی بودن است. علیرغم تحقیقات سترگی که در این زمینه شده، درآمیختگی در مفهوم حق در ساحت عرف و اصطلاح بین آثار آنان به چشم میخورد که نتایج را دگرگون ساخته است. تبیین و رفع آن و همچنین نگرشی جدید به مبنای قابلیت اسقاط و انتقال مجعولات شارع، هدف انجام این پژوهش بوده است. حاصل واکاوی نگارندگان این است که حق در لغت و عرف دو معنا دارد: ۱- به معنای ثابت و درست، زمانی که به کلام و خبر نسبت داده میشود. ۲- به معنای شایستگی و سزاواری، زمانی که به اشخاص یا اشیا نسبت داده میشود و مقابل آن مفهوم تکلیف قرار میگیرد. این معنا که طیف وسیعی از استعمالات آن را در برمیگیرد، محل بحث فقها و دانشمندان حقوق، فلسفه و علوم اجتماعی است. اما حق در اصطلاح فقهای متأخر به مجعولی اطلاق میشود که یا قابل اسقاط است و یا قابل انتقال اعم از ارادی و قهری و در مقابل آن حکم قرار میگیرد. در صورت شک در حق اصطلاحی یا حکم اصطلاحی بودن مجعول، باید بین مجعولاتی که مخترع شارع هستند، همچون عبادات و بین آثاری که مخترع عقلا هستند، همچون معاملات، تفاوت گذاشت؛ در قسم اول اگر قائل به حجیت استصحاب در شبهات حکمی باشیم اصل، عدم وجود آثار سهگانه است، در غیر این صورت باید حسب مورد به اصول دیگر مراجعه کرد. اما در قسم دوم در صورت فقدان بیان خاص از سوی شارع، باید به حکم عقلا مراجعه نمود و آنها آثار معاملات را قابل اسقاط و انتقال از طرف صاحب آن میدانند منوط به آنکه مخالف با نظم عمومی و اخلاق حسنه نباشد.
Hosseini Vardanjani S M T, Hosseini Vardanjani S M H. A Reconsideration of the Concept of Right in Contrast With Duty and Rule and Requirement of Rule in Positives of Legislator. Journal title 2024; 1 (1) :93-118 URL: http://philosophylawjournal.ir/article-1-21-fa.html
حسینی وردنجانی سید محمدتقی، حسینی وردنجانی سید محمدحسین. نگرشی جدید به مفهوم حق در تقابل با تکلیف و حکم و مقتضای قاعده در مجعولات شارع. عنوان نشریه. 1402; 1 (1) :93-118